دانلود فیلم Never on Sunday

امیر غفارزاده

اولین فیلم ژولز داسین بعد از فرار از آمریکا-بخاطر ماجرای مک کارتیسم که توسط ادوارد دمیتریک،کارگردان مشهور سینمای هالیوود متهم شده بود- که در یونان ساخته شد فیلمی پر انرژی و کمدی سر پا و با انرژی ای هست که بعد از شصت و چهار سال همچنان داستان آشنا و تکراری فیلم،قدرت جذب مخاطب این سالها رو هم داره. ملینا مرکوری بی شک ستاره این کمدی دوست داشتنی هست و ژولز داسین که بعد از فرار از آمریکا و در یونان با مرکوری آشنا شد،با هم ازدواج کردن و سپس این فیلم ساخته شد. میشه در کنار فیلمهای درام و ژانر سرقت-مخصوصا فیلم ریفیفی که فوق العاده هست- جزو کارهای معروف و البته خوب این کارگردان هست. سکانسهایی که در کافه و در محیط بسته کافه گرفته شده،بی تعارف هنوز دیدنی و دلنشین هست.اگه فیلم بین حرفه ای باشید حتما بیشتر از یکبار این فیلم رو دیدین و اگه ندیدین از دست ندین و این لذت رو پذیرا باشین.

محمدرحمتی

باسلام وتشکر فیلم بسیار زیبایی هست

محمدرضا شوقی

❀نمی دانم چرا شیفته یونان شده ام. به دلیل این فیلم نیست . ملینا مرکوری در یکی از بزرگ ترین تمدن های جهان نقش یک زن خودساخته را بازی می کند. او زیبا، باهوش و مستقل از مردان است. در واقع، او مردان را به جای اینکه پست و فرومایه کند، به سوی خود جلب می کند. ملینا مرکوری شاید شناخته شده ترین بازیگر یونانی باشد. شخصیت جولز داسن، هومر، در حالی که متولد و پرورش یافته آمریکا است، سعی می کند تعطیلات خود را در یونان ثبت کند. سعی می کند او را مانند پروفسور هیگینز در پیگمالیون و بانوی زیبای من تغییر دهد. او نمی تواند چیزهای خاص و منحصر به فرد را در موردش تغییر دهد. ایلیا نیرویی است که باید او را به حساب آورد و به عنوان بهترین فرد اطرافش، خودش، به شکوه خود باز می گردد. او زنی قوی است که هیچ بهانه ای برای سبک زندگی خود نمی آورد. مردان او را مانند الهه ای یونانی می پرستند . شاید، این همان چیزی باشد که او آنرا دارد، یک الهه یونانی! فیلم باعث می شود که بیشتر به یونان بروید. تعجبی ندارد که در زندگی واقعی، ژول داسن و ملینا مرکوری عاشق هم شدند. ❀❀این طرح شبیه فیلم "چشم و گوش بسته" است (چشم و گوش بسته فیلم کمدی-درامی است که در سال ۱۹۵۰ به کارگردانی جرج کیوکر ساخته شد)که در آن یک روشنفکر سعی می کند یک زن کم رو را اصلاح کند. با این تفاوت که اینجا در مورد جودی هالیدی نیست بلکه در مورد ملینا مرکوری، یک زن فاسد یونانی است که سبک زندگی خود را دوست دارد و معتقد است که هر داستانی با خوشحالی تمام می شود. فیلم غرق در آهنگ های یونانی پاپ مانوس هاتزیداکیس است، به طوری که تقریبا موسیقی است. برای مدتی تم آهنگ همه جا شنیده می شود. این فیلم به صورت سیاه و سفید است . وقتی که دیدم می توانم بعضی از زبان های یونانی را بفهمم تعجب کردم. سال ها پیش کلاس زبان می رفتم. عصبانی نمی شوم اما یک روز در کلاس به صورت هماهنگ چند جمله ای را که مربی یونانی سعی داشت در مغز تنبل ما جای دهدخواندم . او درس را قطع کرد. به من اشاره کرد و پرسید: "تو یونانی هستی؟" نه. پدر و مادرت یونانی هستند؟ " نه." خنده دار است چون شما لهجه کامل آتنی دارید." بعدها، پس از مطالعه زبان های دیگر، متوجه شدم که اصلا استعداد یادگیری آن ها را ندارم. استعداد من برای تقلید صدای دیگران بود، مثل یک امپرسیونیست. این مربی بود که "لهجه کامل آتنی" را داشت. شاید فکر کنید که این داستان هیچ ربطی به بررسی فیلم ندارد، اما این تنها به این دلیل است که شما به اندازه کافی به آن فکر کنید. تلاش کنید،خوب، خیلی عمیق است. جولز داسن، کارگردان رهبر ، هومر تریس، گرکوفیل آرمان گرا است که برای کشف آنچه یونانیان باستان را این قدر داغ کرده است، به پیرئوس می آید، به این امید که پس از یافتن پاسخ، تمام جهان تیره سال ۱۹۶۰ را بتواند دگرگون کند. سقراط، افلاطون و ارسطو می گفتند که بزرگ ترین لذت در ذهن پیدا می شود. داسن، مرکوری را به مدت دو هفته تحت سرپرستی خود می گیرد و سعی می کند تا او را تغییر داده، متقاعد کند که شیوه های احساسی یونگی خود را کنار بگذارد و با برنامه معمول، یعنی سولوهای باخ، پیکاسو،و آب و هوای ایسلند آشنا شود.او کار سختی دارد. مرکوری راهی برای خوشحال نگه داشتن خود بدون توجه به اتفاقات پیش رویش رادارد. او عاشق دیدن نمایش "مده آ" است، تراژدی وحشتناکی درباره یک زن حسود و بدجنس که فرزندان خود را از روی کینه سلاخی می کند. به تعبیر مرکوری، مده آ در مورد قتل ها دروغ می گفت تا توجه همسرش را جلب کند. همیشه همه چیز با خوشحالی تمام می شود و " همه آن ها به ساحل دریا می روند." گاهی اوقات بسیار سرگرم کننده است. در نهایت، داسن توسط مرکوری و دیگر زنهای فاسدی که در خیابان های پیریوس صف کشیده اند، شکست می خورد، درست مانند کاری که در آن زمان انجام می دادند. داسن حالت ترس خود را از دست می دهد، مست می شود، با دیگران در میخانه یک رقص احمقانه انجام می دهد و بر سر مرکوری فریاد می زند، " تو زیبا هستی - - اما احمقی." واقعا او خنگ نیست. به هر حال، او به یک ژانر سینمایی تثبیت شده تعلق دارد - - دهقان شاد. فیلم ها پر از آنهاست. ملیت به حساب نمی آید. همه آن ها عادات یکسانی دارند. آن ها از کارشان راضی هستند (معمولا با زمین کار دارند)، آواز می خوانند، می رقصند، با شور و شوق غذا می خورند، لبخند می زنند، زندگی را دوست دارند، لباس های رنگارنگ می پوشند، تنها زمانی که آن ها جدی هستند، زمانی است که در برخی مراسم مذهبی شرکت می کنند.داسن واقعا بازیگر نیست. او بیش از حد واکنش نشان می دهد، اما پس از آن ملینا مرکوری و دیگران نیز واکنش نشان می دهند، بنابراین از تحسین فیلم کم نمی کند. مرکوری به طور خیره کننده ای زیبا نیست و صدایش تا حدی خردکننده روح است، اما قدوبالایش باشکوه و بلند است و شخصیت او سرشار از جذابیت است. داسن فیلمنامه نویس در فیلم، نوعی تبادل افکار را به دیالوگ ها تزریق کرده است اما آن ها بسیار سبک هستند و دراین مسیر گم می شوند. در این داستان زنی پیدا می شود که دریافته بزرگ ترین خوشبختی با پذیرش عشق ناشی می شود، نه از سولوهای باخ. البته یک نکته منفی در این نگرش وجود دارد، که فیلم آن را مطرح نمی کند. زندگی در لحظه منجر به غفلت از گذشته می شود، نه فقط از افلاطون بلکه از درخت مقدس زیتون او که به جز یک حصار دایره ای کوچک در کنار یک بزرگراه پر سر و صدا و دودزا رها شده است. و سنگ مرمر آکروپولیس در باران اسیدی مثل یک آلکا سلتزر( قرص جوشانی که برای رفع علائم و درمان خماری ناشی از مصرف الکل معروف است) غول پیکر می درخشد.❀❀