محمدرضا شوقی

مرگ یک بروکرات شاهدی بر تلاش های خستگی ناپذیر فیلمسازش برای به تصویر کشیدن پوچی های سیستم بروکراتیک کوبا در روزهای اولیه انقلاب است. قوانینی یخ زده و پر از کاغذبازی به سبک کرملین توسط لاتین ها با خلق و خوی لاتینی اشان در زیر آفتاب خشن استوایی برگزارمی شود. قهرمان داستان، ضدقهرمانی است که با قاطعیت تلاش می‌کند تا از سیستم پیروی کند، اما برای همیشه از آن ناامید می‌شود. فیلمساز به وضوح عاشق تاریخ سینما است و فیلمش سرشار از ارجاعات صریح به سینما است. یک حادثه رانندگی در مراسم تشییع جنازه تبدیل به تخریب شخصیت ها می شود که مستقیما از لورل و هاردی گرفته شده است. تصاویر رویا مانند فیلم از بونوئل و برگمان گرفته شده است .در قسمتی، برادرزاده خودش را می بیند که از عقربه ساعت همانند هارولد لوید آویزان شده است. این موارد در عنوان بندی فیلم به همه آن فیلمسازها تقدیم و از آنان تشکر شده است ، اما فیلمساز با عناصر اصلی اش، که ترکیب موضوع جدی و بیمارگونه فیلم با هجو و طنز است، بهترین کارکرد را دارد. مرگ یک بوروکرات خود بر آثار دیگر، از جمله فیلم «برزیل» 1985 تری گیلیام تأثیر گذاشته است. استفاده فیلمساز از تدوین انیمیشنی با فریم پایین (در سکانس قابل توجه ای که پاکو مداحی می کند) و شیرین کاری های دیگر مانند ارسال سریع فهرست مانند از روشهایی است که به ویژگی بارز فیلمساز تبدیل شده است.دوبله فیلم که توسط تلویزیون در اواسط دهه شصت شمسی انجام شده است کاری قابل اعتنا است . مرحوم منصور غزنوی با هماهنگی صدایش به جای بازیگر اصلی با تسلط وتجربه سالها کار به جای این شخصیت گویندگی کرده است.زنده یاد آذر دانشی به جای شخصیت پیرزن فیلم نقش گویی اش به یاد ماندنی است .