دانلود فیلم Love on the Run

محمدرضا شوقی

این فیلم خداحافظی ما با آنتوان دوینل است .ما که درتمام زندگی و تجربیاتش طی 20 سال او را دنبال کرده ایم، از "چهارصدضربه"، " آنتوان و کولت» ، " بوسه‌های ربوده‌شده " تا "تخت و تختخواب" و در نهایت اینجا در " عشق در گریز ". با مشکلاتش در مدرسه تا زندگی اش به عنوان یک کارگر، مرد متاهل، بعداً طلاق گرفته، خواننده، نویسنده، عاشق، سرباز، گلفروش، کارآگاه خصوصی و غیره. خلاصه زندگی کامل آلتر ایگو تروفو (که همیشه توسط ژان پیر لئوی شگفت انگیز بازی می شد) ما را به بسیاری از لحظات زندگی اش در فیلم های قبلی او می برد در حالی که سعی می کند با آخرین دخترش، سابین (دوروته) چیزهای اندکی را در زمان حال اصلاح کند. در اینجا، تمام زنان زندگی دوینل با هم ظاهر می شوند و اکنون او این فرصت را دارد که بفهمد چرا روابطش به سادگی کار نمی کند. دوینل که اخیراً از کریستین (کلود جید) جدا شده و با سابین رابطه خوبی ندارد، دوباره با کولت ( مری-فرانس پیزیه)، اولین عشقش ملاقات می‌کند و رازهایی را با هم در میان می‌گذارند، لحظاتی را به یاد بیاورید که آن دو برای اولین بار ملاقات کردند. هر دو شخصیت چیزهای بیشتری در مورد یکدیگر،زندگی و عشق کشف می کنند. در بخشهایی چیزهای بی اهمیتی ذکر شده است که تروفو در هنگام فیلمبرداری این دنباله اشتباه بزرگی مرتکب شده است و به نظر من نباید از آن شرمنده باشد. فیلم ،آنچنانی نیست زیرا نیمی از آن فلاش بک هایی است که از تمام فیلم های دوینل گرفته شده است به اضافه چند نما ازفیلم "روز به جای شب یا شب آمریکایی" تروفو که به عنوان داستان فرعی جالبی از روابط عاشقانه دوینل گنجانده شده است (حتی با وجود اینکه او نقش شخصیت متفاوتی را در آن فیلم بازی می کند )، در مقایسه با دیگر فیلم‌های این مجموعه، کمتر خنده‌دار است، بیش از حد جدی است و بیشتر تمرکزش براین است که چگونه کودکی که به نظر می‌رسد هرگز رشد نمی‌کند، در نهایت متوجه می‌شود که عشق واقعاً چیزی غیر از تجربیات زندگی سرگرم‌کننده و خنده‌دار او به عنوان کارگر نیست. اما با دیدن همه فلاش بک ها، از لحظات به یاد ماندنی که 20 سال زندگی یک فرد را پوشش می دهد، نفس گیر، با طراوت و منحصر به فرد در تمام تاریخ سینما است. می‌توانیم به گذشته نگاه کنیم و ببینیم که آنتوان/لئو در این سال‌ها چقدر تغییر کرده است و برخی از ما عملاً او را در حال بزرگ شدن دیده ایم و شرط می‌بندم تروفو باید این تجربه را دوست داشته باشد، آنانی را ببیند که می‌توانند با او ارتباط برقرار کنند و برخی از تجربیات خودشان را به اشتراک بگذارند.این بر روی پرده به تصویر کشیده شده است. یکی از تاثیرگذارترین لحظه های «عشق در گریز»، دیدار دوباره دوینل و معشوق مادرش است که سال هاست او را ندیده است و نحوه صحبت آنها در مورد گذشته، صحنه هایی از «چهارصدضربه» را می بینیم. وقتی دوینل بچه بود و او را با مادرش دید و به خاطر آن از آن مرد متنفر بود، چند سال بعد آنها با دیدن یکدیگر خوشحال می شوند، پیوندی بین زندگی پر دردسر دوینل و زندگی اش در دوران بزرگسالی. اکثر بررسی ها در مورد این کلاسیک بسیار سطحی هستند. "عشق در گریز " تجربه ای به یاد ماندنی، لذت بخش و جادویی از لحظات عالی یکی از جالب ترین، الهام بخش ترین و جذاب ترین شخصیت های تمام دوران است، این خداحافظی او با ما است، همیشه تلاش ومبارزه می کند، برای چیزی که به آن اعتقاد دارد. همیشه هم موفق می شود به آنچه که می خواهد برسد، حتی اگر ما به عنوان مخاطب فکر کنیم که او برای همیشه ناپدید خواهد شد. دوینل بازتاب پاره یا بخشی است که هرگز نباید بمیرد: و آن جوانی ماست.